کد مطلب:62554 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:227

ضرورت خود کنترلی











در بحث از دستاوردهای خود كنترلی، به این مطلب اشاره شد كه خود كنترلی در واقع همان تقوای الهی است كه در انجام دادن وظایف كاری متجلی می گردد. درباره ضرورت تقوا، بایستی گفت كه یكی از ارزش های اسلامی كه در قرآن كریم به آن سفارش شده و همگان به رعایت آن دعوت شده اند تقوا است. این واژه در اصل از ماده وقایه به معنای نگهداری یا خویشتن داری است؛[1] و به تعبیر دیگر نیروی كنترل درونی است كه انسان را در برابر طغیان شهوات حفظ می كند؛ و در مواقع، زمانی كه باز دارندگی، و در موقعیتی دیگر، نیروی حركتی پرتوانی را دارد كه ماشین وجود انسان را از پرتگاه ها حفظ، و از سستی ها و خطاها باز می دارد.[2] .

برخی، تقوا را به حالت كسی تشبیه كرده اند كه از یك سرزمین پر از خار عبور می كند؛ و سعی دارد پا بر چین و با احتیاط گام بردارد، مبادا نوك خاری در پایش بنشیند و یا دانگیرش شود.[3] .

حقیقت تقوا همان احساس مسئولیت درونی است، و تا این احساس ‍ نباشد، انسان به دنبال هیچ برنامه سازنده ای حركت نمی كند؛[4] اما خمیر مایه چنین احساس مسئولیتی دو چیز است: یاد خدا؛ یعنی توجه به مراقبت دائمی خداوند و حضور او در همه جا و همه حال، و توجه به دادگاه عدل خداوند و نامه اعمالی كه هیچ كار كوچك و بزرگی نیست مگر این كه در آن ثبت می شود. به همین دلیل توجه به این دو اصل مبدأ و معاد در سرلوحه برنامه های تربیتی انبیا و اولیای الهی قرار داشته و تأثیر آن در پاكسازی فرد و اجتماع كاملا چشمگیر است.[5] .

بر این اساس، تقوا و كنترل نیرومند معنوی، روشن ترین آثار ایمان به مبدأ و معاد؛ یعنی خدا و رستاخیز است؛و معیار فضیلت و افتخار انسان و مقیاس سنجش او در اسلام، محسوب می شود، تا آن جا كه آیه ان اكرمكم عند الله اتقیكم،[6] به صورت یك شعار جاودانه در اسلام آمده است.[7] .

باید توجه داشت كه تقوا دارای شاخه های گوناگونی است: تقوای مالی و اقتصادی، تقوای جنسی و اجتماعی، تقوای سیاسی، و مانند این ها.[8] آنچه در این مجموعه بیش تر مورد نظر است، تقوای كاری است، كه معادل خویشتنداری و خود كنترلی در كار؛ یعنی كنترل خویش به هنگام انجام دادن كار و پرهیز از خیانت و كم كاری می باشد.

البته این نكته را نباید از نظر دور داشت كه خود كنترلی در سازمان تنها محدود به انجام وظایف سازمانی نیست، و فراتر از آن را نیز شامل می گردد؛ بدین معنا كه خویشتنداری اخلاقی و پرهیز از روابط سوء اجتماعی با دیگران نیز در حیطه خود كنترلی قرار دارد، و افراد در فضای سازمان وظیفه دارند از غیبت كردن، تهمت زدن، تعارض و نزاع با یكدیگر، و مواردی از این دست اجتناب؛و اخلاق اسلامی را در روابط میان خود رعایت نمایند؛ زیرا سفارش به تقوای الهی مطلق است و تمام شئون زندگی را در بر می گیرد و انسان مسلمان چه در سازمان و چه غیر آن، موظف به رعایت آن می باشد.

نكته مهم دیگر آن كه وظیفه خود كنترلی در سازمان، تنها اختصاص به كاركنان نداشته و مدیران نیز می بایست در حوزه مدیریت خویش با رعایت تقوای كاری و مدیریتی، از هر گونه خلافی، همچون اعمال تبعیض، اختلاس اخذ رشوه، حیف و میل منابع و امكانات خودداری ورزند. آنچه وظیفه خود كنترلی را در مدیران ضرورتی دو چندان می كند، نقش مدیران و مسئولان در الگو سازی و همچنین تأثیر پذیری كاركنان از آن ها است.

خود كنترلی در مدیران به قدری ضرورت دارد كه امیر مؤ منان (ع ) قبل از هر چیز، كارگزاران خود را به آن سفارش می فرمود و در نامه هایی كه برای والیان خود می نوشت، این وظیفه را به آن ها گوشزد می كرد. ایشان در عهدنامه خویش به مالك اشتر چنین فرمان می دهد:

أمره بتقوی الله و ایثار طاعته و اتباع ما أمر به فی كتابه... و أمره أن یكسر نفسه من الشهوات و یزعها عند الجمحات؛[9] .

(نخست ) او را به تقوای الهی، ایثار و فداكاری در راه اطاعتش و متابعت از آنچه در كتاب خدا (قرآن ) به آن امر شده است، فرمان می دهد... و نیز به او فرمان می دهد كه خواسته های نابجای خود را در هم بشكند؛ و به هنگام وسوسه های نفس، خویشتنداری را پیشه خود سازد.

همچنین آن حضرت، به ابن عباس، از كارگزاران خود، چنین فرمان می دهد:

یا ابن عباس! علیك بتقوی الله و العدل بمن ولیت علیه؛[10] ای فرزند عباس! تقوای الهی و عدالت را در حق كسانی كه بر آن ها ولایت داده شده ای رعایت كن.

در نامه به محمد بن ابی بكر نیز، به تقوا و خود كنترلی او اشاره كرده و فرموده است:

أمر بتقوی الله و الطاعة له فی السر و العلانیة؛[11] حضرت او را به رعایت تقوای الهی و اطاعت او در نهان و آشكار امر می نماید.

این همه سفارش از سوی حضرت علی (ع ) بیانگر ضرورت تقوای الهی در كلیه امور و از جمله خود كنترلی در كارگزاران و مدیران است و آنان می بایست پیش از كاركنان، خویشتندار بوده و این حالت در آن ها بیش از كاركنان باشد. از آن جا كه امام (ع ) به خصوص، به كارگزاران خود چنین سفارشی می كند، می توان استنباط كرد كه از نظر ایشان در این توصیه ها بیش تر ناظر به تقوا و خود كنترلی در عرصه كار و كارگزاری است، و كارگزار موظف به خود كنترلی در همه كارها، به ویژه در امر حكومت و مدیریت است؛اگر چه این سفارش ها در شكلی دیگر همه افراد و همه عرصه ها را فرا می گیرد.

ضرورت خود كنترلی در مدیران هنگامی آشكارتر می شود كه بدانیم آن ها با راه های قانونی برای ارتكاب خلاف، و سرپوش نهادن بر روی آن ها، آشنا هستند، و به راحتی می توانند كارهای خلاف خود را توجیه، و از طریق گریزگاه های قانونی، خود را تبرئه سازند.









    1. راغب در كتاب مفردات می گوید: وقایه به معنی نگه داری اشیأ در برابر اموری است كه به آن ها زیان و آزار می رساند؛ و تقوا قرار دادن روح است در یك پوشش حفاظتی در برابر خطرها، از این رو گاهی تقوا را به خوف و ترس تفسیر كرده اند، در حالی كه خوف، سبب تقوا می شود و در عرف شرع، تقوا به معنی خویشتنداری در برابر گناهان است و كمال تقوا آن است كه از مشتبهات نیز اجتناب شود.
    2. مكارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 1، ص 79.
    3. همان، ص 80.
    4. همان، ج 17، ص 188.
    5. همان، ج 23، ص 540.
    6. حجرات، آیه 13.
    7. تفسیر نمونه، ج 1، ص 80.
    8. همان، ص 81.
    9. نهج البلاغه ، نامه 53.
    10. سیمای كارگزاران علی بن ابی طالب امیر المؤ منین (ع )، ج 2، ص 345.
    11. نهج السعادة فی مستدرك نهج البلاغه، ج 4، ص 109.